کد مطلب:27845 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

درآمد، موضع پیامبر در برابر آینده رسالت












اسلام، خاتم ادیان و محمّدصلی الله علیه وآله، خاتم پیامبران و قرآن، فرجام بخش كتاب های آسمانی است و بدین سان، اسلام، زمان شمول و جهان شمول است.

پیامبرصلی الله علیه وآله ابلاغ كننده دینی است كه رنگ ابدیّت دارد و زمان، طومار حیات آن را در هم نمی پیچد.

از سوی دیگر، قانون خلقت، چنین است كه پیامبر خدا چونان دیگر انسان ها، حیات ظاهریِ محدودی دارد و به صراحت قرآن، او نیز به كام مرگ خواهد رفت، چنان كه دیگران:«إِنَّكَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُم مَّیِّتُونَ؛[1] تو می میری و آنان نیز می میرند».

پیامبرصلی الله علیه وآله رسالت «ابلاغ آموزه های دین» را برعهده دارد، همان گونه كه «رهبری و زعامت جامعه» را. به دیگر سخن، پیامبر خدا، هم مرجع فكری مردم است و هم زعیم و پیشوای سیاسی آنان.

بر این اساس، پرسش جدّی و مهمّی كه هرگز نمی توان به سادگی از آن گذشت و در درازنای تاریخ نیز، دل مشغولی مهمّ متفكّران اسلامی بوده، این است كه این زعیم بزرگ الهی و مرجع بِشْكوهِ خدایی كه آیین خود را «زمانْ شمول» اعلام كرده و خود، روزی پس از گذشت سال ها ابلاغ و تبلیغ، به سوی رفیق اعلی اوج می گیرد، برای آینده آیین ومكتبش چه اندیشیده است؟ آیا آینده ای مشخّص را رقم زده است، یا به هیچ روی، برای آینده طرحی نیفكنده و یكسر كار را به مردمْ وا نهاده است؟

عالمان، محدّثان، متكلّمان و متفكّران اسلامی در این باره بسیار نگاشته اند و نظریه های گونه گونی ارائه كرده اند.[2] به واقع، آنان كوشیده اند آنچه را در تاریخ اسلامْ واقع شده، به گونه ای، استوار سازند و بر آن، مبنا یا مبناهایی بنا نمایند؛ امّا حقیقت چیست؟

نگریستن دقیق به موضوع و بررسی همه جانبه زندگانی پیامبر خدا نشان می دهد كه موضع ایشان در برابر آینده رسالت، از سه حال، خارج نیست:

1. پیامبرصلی الله علیه وآله مسئله را یكسر «مسكوت» گذاشته و درباره آن، هیچ سخنی با امّت نگفته است.

2. پیامبرصلی الله علیه وآله آن را «به امّت، وا نهاده» و به تدبیر آنان اعتماد كرده و صحابه را به تعیین سرنوشت آینده رسالت، مأمور نموده است.

3. پیامبرصلی الله علیه وآله با نصّی (تصریحی) روشن، «آینده را رقم زده» و شخصی را كه می باید پس از او مسئولیّت هدایت امّت و اداره جامعه اسلامی را به دوش گیرد، معرّفی كرده است.

اكنون به این فرض ها بنگریم و چگونگی آنها را بررسی كنیم.[3].









  1. زمر، آیه 30.
  2. متكلّمان و متفكّران اسلامی، در امامت پس از پیامبر خدا به دیدگاه هایی چون:«اجماع»، «بیعت»، «اختیار و انتخاب مردم»، «غلبه و قدرت»، «اظهار نظر و تعیین اهل حلّ و عقد» و «نص»، گرایش داشته و دارند. این دیدگاه ها را همراه با نقد و بررسی، در ذیل مدخل «الإمامة الخاصّة» از موسوعة میزان الحكمة خواهیم آورد. برای آگاهی از آنچه یاد شد، از جمله، ر. ك:الأحكام السلطانیة، ماوردی:15، الأحكام السلطانیة، فرّاء:440 به بعد، نظام الحكم فی الشریعة و التاریخ الإسلامی:121، النظام السیاسی فی الإسلام، رأی الشیعة، رأی السنّة، حكم الشرع، احمد حسین یعقوب:23 به بعد، الإمامة وأهل البیت، محمّد بیومی مهران:50/1 به بعد.
  3. بررسی های خردمندانه و تحلیل های درخشانی كه در پی می آید، از كتاب ارزشمند نشأة التشیّع والشیعة (:56 - 23)، اثر اندیشمند شهید، آیة اللَّه سیّد محمّد باقر صدر است كه توضیحاتی بر آن افزوده و منقولات آن را مستند ساخته ایم.